فکر‌ دونی

A Place to Organize My Thoughts

فکر‌ دونی

A Place to Organize My Thoughts

در روزگار سختی به سر می‌برم (می‌بریم)

هیچ چیز سر جای خودش نیست

به هر گوشه و کناری که در این کشور نگاه میکنی نا امیدت میکند

به معنای واقعی کلمه هیچ چیز سر جای خودش نیست

سیستم آموزشی این کشور روزی مرا دق خواهد داد

از مدرسه اش بگیر تا دانشگاهش

دلم برای سارا میسوزد

دلم برای خودم میسوزد

از عجز و نا توانی ام برای «تغییر» خسته ام

امروز سارا میگفت معلم علوم‌شان ناشنواست، و من و مادرم پیگیر شدیم و دیدم که درست میگوید و مدرسه هم این را میداند!

و من برگهایم ریخت...من ضدیتی با قشر معلولین ندارم

اما آیا این درست است؟ معلمی نا شنوا در مدرسه ای عادی برای بچه های عادی تدریس کند؟

و بچه ها حتی نتوانند سوالی از او بپرسند؟

چه جامعه ی با سوادی و رو به رشدی خواهیم داشت با معلم های پیر و ناشنوا و کم شنوا....!به به

~~~~~~

خبر جدید:

امیر از اقوام و فامیل ماست.

امیر در سیزده سالگی از کلاس هشتم مدرسه را ول کرد و رفت و حوزه علمیه قم ثبت نام کرد و دروس دینی خواند.

امیر الان 19 سال دارد، 

امیر در سن نوزده سالگی معلمِ دبیرستان شده است، معلمِ درس مطالعات اجتماعی کلاس نهم!!!

کسی که حتی هشتم نخوانده و اصلا مدرسه نرفته است دارد به کلاس نهمی ها درس میدهد!!

زیبا نیست؟

~~~~~~

یکی از استاد های دانشگاهِ ما پارسال از رساله دکتری اش دفاع کرد و و با معدل 19 و نیم فارغ تحصیل شد، این بشر یکی از با وجدان ترین با اخلاق ترین با سواد ترین و انسان ترین و پرتلاش ترین فردی بود که در تمام طول 23 سال زندگی ام دیده بودم.... این بشر بیش از 10 مقاله در ژورنال های معتبر دنیا چاپ کرده بود و کسی بود که عملاً زندگی و ذهنیت مرا با عشقی که به علم داشت و منش و بزرگی اش تغییر داد... این استاد به هر دری زد که در یکی از دانشگاه های این کشور هیئت علمی شود...اما هیچ جا قبولش نکردند...چون این استاد ما نه به حجاب اعتقادی داشت نه سخنرانی های ولایت فقیه برایش ارزشی داشت نه اصول دین، این استاد در مرحله گزینش (تفتیش عقیدتی) رد میشد....جتی دانشگاه اراک، دانشگاهی که خودش فارغ التحصیل آنجا بود هم اورا قبول نکرد(این رو رییس دپارتمان بعد از رفتنشون بهمون گفت).... او همان سال مهاجرت کرد به انگلستان و آنجا پست‌داک میخواند همزمان تدریس هم میکند...راستی، امسال جایزه ی بهترین [تدریس] استاد دپارتمان را دریافت کرد، ایرانی ها لایقش نبودند....این خارجی ها قدرش را فهمیدند.... من اینها را میبینم و شما به من میگویید غمگین نباش؟ امیدوار باش؟ قرص اعصاب و ضد و افسردگی نخورم؟؟ مگر میشود؟ به ماندن فکر کنم؟ مگر میشود؟؟

~~~~~~

قانون حاکم در کشور ما قانون اساسی نیست...

یک قانون ساده تر است به نامِ «پ ، پ ، پ» پول ، پارتی ، پاچه‌خواری

~~~~~~

چیز جالبی در این کشور وجود دارد که در نمودار زیر با رسم شکل نشون دادم:

Islamic Republic Of Iran


من و دوستانم بعد از 18 سال درس خواندن و خود را جر دادن برای کنکور.. اکنون، بعد از فارغ التحصیلی، باید برویم یه جای غیر دولتی به طور رایگان حمالی کنیم تا بعد از دو سه سال یه سابقه کاری جمع کنیم و بتوانیم در همان جای غیر دولتی بدون بیمه و حقوق مکفی استخدام شویم...

آن‌وقت این جوجه طلبه ...آن‌وقت این معلم پیر بی سواد و نا شنوا...آنوقت این اساتید احمق و بی اخلاق و بی سواد دانشگاه..آن وقت این رییس جمهور نااهل، و آن مسئولان و وزیران مفت خور و ناکارمد و بی سوادش...


هرکسی که از این ظالم ها حمایت میکند هم خودش جز همین جیره‌خواران بیسواد است و کاملاً حمایتش منطقی است، چون اگر این حکومت نباشد این قشر از گشنگی و بی‌هنری خواهند مُرد...

من ک دیگه نمیتونم تحمل کنم...تا سال دیگه اینجا نیستم....

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">